من همیشه زلفِ یارم را پریشان خواهمش
خالِ مِشکینِ رُخش را چون که پنهان خواهمش
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
خواهمش زلفش به رُخ آویز و باشد سایه بان
تا نبیند غیرِ بد خوی رویِ جانان خواهمش
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
درکنارم باش نگارا کن تماشا عاشقت
یک مریضم بی علاج بر درد درمان خواهمش
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
زاهد کم عقل را بین وصفش است غلمان و حور
من نخواهم حور و غلمان وصف خوبان خواهمش
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
نیست واحد خوار باشد مثلِ تو در این زمان
چون علاجت نیست الان گو که هجران خواهمش
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
(شعر واحد را از ترکی به فارسی ترجمه کرده ام)
برچسبها:
غزلیات فرامرز+ نوشته شده در چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ساعت 21:31  توسط فرامرز عبداله پور |
شعرانتظار...
ما را در سایت شعرانتظار دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : faramarz2017a بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 19:30