که دنیا فانی است فانی

ساخت وبلاگ

که دنیا فانی'>فانی است فانی
در این دنیا نمی مانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
بگیرم تو سلیمانی
سوارِ تختِ روانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
ولی آخر که می دانی
سفر برسوی جانانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
اگرشادی وخندانی
وگرآشفته درجانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
اگرمالکِ جهانی
دراین دنیا نمی مانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
تو گر داخل درایمانی
بگیر دستِ فقیرانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
نویسد کاتب اَلانی
ثوابش را فراوانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
همین اعمال آسانی
شود دریایِ عُمّانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
تو گر سُقراط و مانی
دراین دنیا نمی مانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
توگرشایسته انسانی
حمایت کن یتیمانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
ندارند وعده ی نانی
خورند در شبِ ظلمانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
فِتادند در پریشانی
همی گریند پنهانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
گدایی یاکه سلطانی
دراین دنیا نمی مانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
شِنُو یک حرفِ عقلانی
رود عمرت به ارزانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
همه عرصه و اعیانی
به تدریج می شوند فانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
تو گر صاحبِ احسانی
بِبخشا هرچه بتوانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
بِکن اندیشه عرفانی
که فعلت باشه ربّانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
مسیحی یامسلمانی
دراین دنیا نمی مانی
⚘⚘⚘⚘⚘⚘


برچسب‌ها: غزلیات فرامرز
+ نوشته شده در  سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ساعت 22:28&nbsp توسط فرامرز عبداله پور  | 

شعرانتظار...
ما را در سایت شعرانتظار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faramarz2017a بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 3 اسفند 1402 ساعت: 23:16